قلیون و ناامیدی های یک آسمان
امروز آقایان دکتر و مهندس تشریف بردند ورزش آبی -استخر- و من به عنوان تنها عنصر مونث گروه سرم بی کلاه ماند... در نتیجه به تنهایی مسیر همیشگی را دویدم و وقتی برای کمی استراحت روی یکی از نیمکت های پارک نشستم نمی دونید با چه صحنه دلخراشی رو به رو شدم ... کلی قلیون گذاشته بودند جهت حرص دادن ورزشکار بزرگی مثل من و ضمنن در محل ازواج جوانی در حال دود بیرون فرستادن به اشکال مختلف و مبتذل نظیر قلب و ... حضور داشتند.
حالا شما به جای من بودید قلیون نکشیده صحنه را ترک می کردید؟؟؟
حالا هی بگو برو ورزش تا ذغال خوب و هوای خوب و معسل سیب هست مگه می شه؟؟؟